کله قند ماکله قند ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

کودک خلاق فردا...........

عكس هاي آيلين خانوم

دختر خوبم روزي كه اين عكسو ازت گرفتم منو و بابايي از سر كار برگشته بوديم و خيلي خسته بوديم.من رفته بودم تو آشپزخونه كه شام درست كنم .همين طور كه مشغول بودم يكهو چشمم به شما افتاد كه تو سالن سرتو برگردوندي سمت منو داري دستاتو مي خوري.قربونت برم با نمك من.حواست پيش من بود.مي خواستي باهات بازي كنم.منم فرصتو از دست ندادمو ازت عكس گرفتم.بعد باهات بازي كردم.اينم بقيه عكسا.فداي دستاي كوچولوت.     ...
31 تير 1392

بازي كردن دخملي با اسباب بازي هاش

ديروز( 18تير)وقتي از سر كار رفتيم خونه مادر جون كه آيلين رو ازش بگيريم دخملم تازه از خواب بيدار شد.تا مارو ديد قيافش اين شد.آخه از خواب يكهو بيدار شده بود.   اين اسباب بازي هارو مامانم تازه برام خريده.خيلي دوسشون دارم. ...
31 تير 1392

عكسهاي آيلين قشنگم ********28تير 92

  قربون خندهاي قشنگت برم من.الهي هميشه بخندي و شاد باشي دختر قشنگم سلام................. ديروز جمعه بعد از حموم كلي ازت عكس گرفتم.......قربونت برم كه مظلومي... ديروز كلي آغو آغو كردي و باهام حرف مي زدي .وقتي اداتو در مياوردم همش مي خنديدي.. تا دير وقت هم مي خواستي باهام بازي كني..........فداي شيطوني هات ...
28 تير 1392

ماه مبارك رمضون و آيلين خانوم شكمو......به من راي ميدي؟

سلام دختر قشنگم.قربونت برم كه معلوم شده شما شكمويييييييي. تا نوشابه مي بيني كلي جيغ و داد مي كني كه به منم بديد.حتي براي زولبيا داشتي خودتو مي كشتي. راستي ماماني يادم رفت تو پست قبلي بگم كه وقتي رفتي درمانگاه براي واكسن،وزنت 7 كيلو 600 و  قدت 63 سانت بود.قربون قدو بالات   در جواب دوستاني كه مي گن به بچه نديد بايد بگم عزيزان من براي عكس جلوي دهنش گذاشتم.مگه ديوونه شدم الان بهش زولبيا بدم.نوشابه هم كه براي خودمون ضرر داره چه برسه به بچه ...
26 تير 1392

سلاممممممممممممم.ماماني برگشت92/04/01

دختر گلم امروز بعد از مدتها اومدم كه عكساي جديدتو برات بزارم ولي هر كاري مي كنم حافظه گوشي بالا نمياد.ولي اشكالي نداره يه سري اتفاقا هست كه ماماني برات تو گوشي ذخيره كردم تابه موقع تو وبت بزارم. بابايي رو تو 22 فروردين يعني يك ماه و يك روزگي شناختي.براش مي خنديدي دقيقا 31 فروردين مي شد چلت و تو ماشين كه بوديم تو هي گريه مي كردي تا بنشونمت تا بيرون رو ببيني .آخه از ديدن رنگاي قرمز و نارنجي خوشت ميومد. 29 فروردين بابت دل پيچت برديمت دكتر رحمتي.سونو برات نوشت كه خدا رو شكر چيزيت نبود.دكتر گفت احتمال داره تا 3 ماهگي ادامه پيدا كنه.اول ارديبهشت بابا بزرگت(باباي بابا) پيگير دل پيچت شد و گفت بايد رازيانه رو بكوبي با شير خودت قاطي كني و از صافي ...
22 تير 1392

واكسن 4 ماهگي ............

سلام دختر قشنگم ، امروز بايد واكسن 4 ماهگيتو مي زدي و ماماني هم 1 ساعت بيشتر مرخصي نداشتم. به همين خاطر بابايي صبح زود مارو رسوند خونه مادر جون و با مادر جون رفتيم تا واكسنتو بزنيم.همش دلم شور مي زد كه نكنه بعد از جدا شدن از من گريه كني ولي اينطور نشد.وقتي رسيديم درمانگاه بهت واكسن زدن فقط يه جيغ بنفش كشيدي و بعدش  كه بهت شير دادم آروم شدي.اونوقت مادرجون از داروخانه استامينوفن خريد و 15 قطره بهت دادم و يه كم هم ماليدم به جاي واكسنت.چون دردت شروع شده بود با ناله استامينوفن رو خوردي.الهي بميرم كه خون واكسنت ريخت رو مانتو ماماني و ماماني دلش كباب شد برات.ولي چون شير خورده بودي و خيلي خوبت ميومد خوابيدي.تو خواب هم برام داشتي ناز مي كردي و ...
22 تير 1392

پيدا شدن گوشواره دخمل نازم 20 تير ........4 ماهگي آيلين خانوم21 تير

5شنبه 20 تير بود كه بابايي رفت تا  ماشين رو ببره كارواش.قرار بود فقط بيرون ماشينو بده تا بشورن ولي كارگر اونجا گفت داخل ماشين چي؟شوشو هم گفت تا اينجا اومدم داخلشم بدم بشوره و تميز كنه.كارگره تا اومد داخل ماشينو جارو برقي بكشه يه لنگه گوشواره ايلين كه مليله صورتي داشت رو پيدا كرد.بابات خيلي خوشحال شد كه پيدا شد.منم خيلي خوشحال شدم.ولي اينو ديگه تو گوشت نمي كنم و برات يه آويزي مي خرم.راستي دخمل نازم شما 21 تير92 شدي 120 روزه.ايشالله 120 ساله شي. فداي خندهات بشم كه وقتي مي خندي لثه بي دندونت معلوم ميشه . ...
22 تير 1392

آيلين امروز 28 هفته و 0 روزشه.هورااااااااااااااااا...........2دي 91

سلام دختر گلم.اين روزا فكر ماماني خيلي مشغوله.از طرفي دوست داريم يه دخمل نازو داشته باشيم كه تنها نمونيم تواين شهر غريب و از طرفي موندم اگه سر كار نيام و بمونم نگهت دارم كي قسطارو بده؟ دلم مي خواد هم پيشت باشم و هم برات كم نزارم. عاشقتم با اينكه نديدمت.يه وقت نبينم يه روز تو روي ما وايسي و بگي چرا منو بدنيا آورديدا؟ هميشه دونفر كه عاشقن و بعد 7 سال به هم رسيدن دلشون مي خواد ثمره عشقشونو ببينن. 5 شنبه كه رفتيم بازار يه دامن خوشگل كفشدوزكي برات خريديم.به بابايي گفتم تو براي خريد خودت اومدي بازار ماله خودتو بخر ولي بابايي گفت شايد شبيه اين دامنو ديگه نبينمو تو دلم بمونه كه دخترم از اين مدليشو نداره .واسه همين با اينكه خيلي گرونه ولي م...
18 تير 1392